آمیتیسآمیتیس، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

آمیتیس خورشید زندگی من و باباش

حکمت

بخشی از شب را برخیز و برای او سجده کن و او را در شب طولانی تسبیح گوی ... سوره مبارکه انسان آیه26     آرزویم ، بلندترین شب سال شب یلدا شبی که پس از آن غلبه نور بر ظلمت اتفاق خواهد افتاد و نیاکان ما به واسطه این اتفاق جشن گرفتند بر تو و همه نی نی کوشولوها مبارک باد امیدوارم همه زیر سایه پدر و مادر صدها و هزاران سال از این شب یلداها به سلامتی و خوشبختی جشن بگیرند .     آمیتیسم ، امسال شب یلدا عمه جونی شام همه و ما رو دعوت کرد ولی چون امتحانات بابا نزدیکه عذر خواهی کردیم و نرفتیم و شب یلدا رو تنهایی جشن گرفتیم. یه جشن کوشولو . شام مفصل و بعدش هم آجیل البته من و بابایی یواشکی تخمه می شکست...
1 دی 1390

نذری بابابزرگ آمیتیس در کیک نذری غرق شده!!!!!!!

    با تسلیت شهادت سرور و سالار شهیدان انسان کامل در همه دورانها به همراه یاران و اهلبیت مظلومش امیدوارم که عزاداری های همه مورد قبول درگاه خداوند و این سلاله پاک باشد این عکس رو شب تاسوعا از خورشید خانوم گرفتیم خانومی یه کم عصبانیه آخه هم خوابش میاد هم از این همه کیک وحشت زده شده بود فردا بابابزرگ به ٤ تا هیات بزرگ کیک و آبمیوه تقسیم می کنه و خانواده مشغول بسته بندی جهت پذیرایی می باشند آمیتیسم اون شب همش می گفتی علی علی یعنی چقدر کیک و آبمیوه ها زیادن و بعد هم مرتب می گفتم آل محمد آل محمد یعنی صلوات می فرستادی فردا هم که هیات اومد تو کلی ذوق هیاتها رو کردی خدایا به حق علی اصغر مظلوم تمام نی نی های مر...
16 آذر 1390

نابغه قرن

    عزیزم طبق آخرین سرشماری ماما و بابا 8 مروراید زیبا در دهانت می درخشد البته دندونای بالاییت یه کم فاصله دارند اما باعث زیبایی بیشتر تو شده اند سرپا می ایستی و یکی دو قدم ترسان و لرزان به تنهایی بر میداری شاید بعدها بگی ماما چرا دیر ولی دکتر گفت به خاطر وزن گیری خوبت بوده البته تازه یک سال و دو ماهته مرتب داری سرما میخوری و انواع و اقسام این ویروس رو تجربه می کنی و این به خاطر دندون در آوردنته که مقاومت بدنت پایین اومده اما ماما چرا اینقده سرما میخوره  از کارهای زیبایت شعر معروف ببئی رو تا آخرش تکمیل میکنی میگم ببئی میگه میگی ب ب و می پرسم دنبه داری میگی نه نه می گم پس چرا میگی سریع میگی ب ب ا...
10 آذر 1390

سالگرد ازدواج مامان و بابا

  دلبندم امروز سالگرد ازدواج مامان و باباست چند سال پیش من و بابایی در چنین روزی با هم ازدواج کردیم و حاصل این عشق و ازدواج تو فرشته آسمونی شدی که هروز بیش از روز قبل به خاطر این نعمت عظیم خدا رو سپاسگزاری می کنیم عزیزترین ...
3 آبان 1390

عکسهایی از تولد آمیتیس خانوم

      میوه آرایی تولد                                                                         تزئینات سالاد الویه اینم ژله دختر گلم سرماخوردگی تو باعث شد تولدت را یک هفته دیر...
27 مهر 1390

آخرین ورژن کارها و لغات آمیتیس 28 سپتامبر 2011

آدام : آدامس آیتیس : آمیتیس حااااااژی : حاجی آاااااااژی : آبجی ایمی : شیر تتو یا پتو : پتو اقته : حقته ابو یا ال : الو سسسس : هیس bequiet please می گم عزیز دل ماما کیه سینه میزنه به معنی من من من مای بیبی فخر الملوک آمیتیس السلطنه را که در حال تعویضش باشیم پاهای همایونی را بالا می آورد یعنی پایم را ببوس اعضای صورت را نشان می دهد چشم و بینی و گوشش را میگیم چشت کو نشون میده و ... با کنترل کانالهای تلویزیون را عوض می کند تلفن رو که میبینه روی اسپیکرش می زنه و میگه ااا یا هر چیز که شبیه تلفن باشه و شماره و دکمه داشته باشه از قبیل موبایل و سوئیچ در گوشش می ذاره و می گه ابو یا ال غذا رو که ...
6 مهر 1390