عاشقانه هايم براي تو
دختر عزيزتر از جانم سلام
سلام بر روي ماه تو هزاران بار
با عشق برايت مي نويسم اي برترين هديه الهي اي زيبا ترين شعر هستي تو كه با هر بار ديدنت هزاران بار به درگاه پروردگارم شكر ميگزارم خوشحالم كه شاهد بزرگ شدنت هستم ممنون كه به دنيا آمدي تا من معني زيباي مادر شدن و تجلي كلمه رب را بفهمم ممنون كه به دنيا آمدي تا ديدگاهم را به زندگي تغيير دهي
خووووووووووووب بريم سر دفترچه خاطراتمون دختر خوبم هر شب كه مي خوابي ميگي مامان يكي بود يكي نبود غير از خدا هيچ كس نبود و يعني شروع يك داستان توسط ماماني خلاصه دو سه شب پيش قصه خانوم بزي رو برات تعريف مي كردم كه رسيديم به خورده شدن شنگول و منگول توسط آقا گرگه كه تو يهويي زدي زير گريه خلاصه خيلي دلت واسشون سوخت منو ميگي اولش بعد و بعدشم الهي قربون دل نازكت برم باورم نميشه دختر احساساتي من ...خلاصه من و بابايي ياد شعراي كتاب فارسيمون افتاديم و نبرد رستم و سهراب كه هنوزم كه هنوزه من مي خونمشون واسه سهراب گريه مي كنم
راستي شمردن رو تا سي ياد گرفتي
چند روز پيش با هم به سوپرماركتي نزديك خونه رفتيم و تو دويدي و از تو يخچال ماست برداشتي و گفتي مامان ماست تو خونه نداريم ها و من
تازه هر حرفي برات مي زنيم همش ميگي چي ؟ و خواستار توضيح بيشتر ميشي گاهي وقتا اينقدر چي چي مي كني كه ما همه و بعدشم خصوصا يه داستان تاثير گذار يا مهيج برات تعريف كنيم البته داري تجزيه تحليلش مي كني
راستي امروز 7 مرداد 92 است و هوا بس ناجوانمردانه گرم است