الهی ...
گاهی اوقات یه متنی ، یه حرفی ، یه شعری یا یه آهنگی بدجور با دلت همخونی داره مثلا یه وقت تلویزیون رو روشن می کنی یه جمله ای می شنوی یا یه آیه ای است که دقیقا حرف دل آدمو می زنه
القصه ، ما دیروز داشتیم از سر کار بر می گشتیم و پامون رو گاز و سرعت بالای صد تا که پپشت یه کامیون رسیدم و درحال چراغ و بوق برای سبقت که جمله پشت کامیون بدجوری منو به فکر فروبرد نوشته بود الهی گاهی نگاهی ، خیلی خیلی قشنگ بود یهو چشام پر اشک شد چقدر عرفانی بود این جمله یاد معلم ادبیات دوران پیش دانشگاهیمون افتادم ، خانم بردیده ، که اصالتا اهل سرزمین ادب شاهرود بود هر وقت این جمله خواجه عبدالله انصاری رو تو کلاس می گفت که الهی بساز کار من و منگر به کردار من ، گریه می کرد . ( شکلک آه گفتن )
توی این تفکرات غرق بودم که دیدم سرعته اومده زیر 80 و از کامیون خبری نیست
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی