Amitis i looooooove you
این عکسها رو عزیزترین ، من و تو و بابایی به همراه مادر رفته بودیم عباس آباد ازت گرفتیم فقط تو بغل بابات می رفتی و ما رو یادت رفته بود
آمیتیسم تازگی ها دیگه فقط به حرف بابایی گوش میدی بابا می گه دهنتو باز کن سریع باز میکنی ولی ماما هر چی خودشو بکشه و بگه دهنتو باز کن گوشت بدهکار نیست اینقده خودتو واسه بابا لوس کردی که خدا بدونه تازه طبق تعلیمات پدر چراغ شب خوابتو روشن خاموش می کنی چند دقیقه سر پا می ایستی خلاصه کلی به باباییت حسودیم می شه
آمیتیس دیشب کلی جوجه کباب خوردی من تازه فهمیدم چقدر جوجه کباب دوست داری این اخلاقت هم به بابا جونت رفته