روز جمعه در مزرعه بابابزرگ
سلااااااااااااااام بهترينم
روز جمعه نزديكاي ظهر بود كه عمو زنگ زد و پيشنهاد رفتن به مزرعه بابابزرگ رو داد و ما هم ديگه مامان بزرگ غذا درست كرد و رفتيم از مزرعه بگم كه خيلي كيف كردي درسا خانوم كه مشغول و تو هم دنبال اون بعدش من و تو و درسا رفتيم آب بازي كلي خوش گذشت و گلي شلي شديم منم مرتب مشغول شستن لباسات خلاصه كللللللللللللي بهت خوش گذشت گندمها رو كه ميديدي مي خوندي گندماي بالا ( طلا در ديكشنري amitis ) رو اين ور و اون ورش كن آسيا بازم بچرخ و تند تر و تند ترش كن ( ياد عمو پورنگ به خير ) راستي تو عكس درسا خانوم رو داشته باش كه هميشه مواظب و نگرانته خوب ماماني بهت بگم كه خيلي خييييييييييلي دوست دارم ايشالا هميشه خوش باشي
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی